15 ماهگی و بازم تهران
خانم خوشگلم تو این ماه دایی حمید بازنشست میشد واسه همین مهمونی گرفته بود و باز ما رفتیم تهران
تو این ماه شما داری کم کم تاتی تاتی میکنی و من و بابا هم کلی بذات ذوق میکنیم البته هنور خیلی مسلط نیستی ولی خوب داری تمام تلاشتو میکنی عریر دلم
تو این ماه مامان جون یه سفره حضرت ابوالفضل داشت که خیلی برای شما جالب بود
عاشق ددر رفتنی و وقتی بیرون میریم ساکت تو بغلم دور و ور رو نگاه میکنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی