پانیساپانیسا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

من و دخترم

خانوم خانومای مامان در 31 ماهگی

  اینجا تازه از خواب بیدار شدی و مامانی به زور ازت عکس گرفته...جدیدا عکس گرفتن ازت خیلی سخت شده چون اصلا یه جا آروم نمیمونی که عکست خوب بشه     تازگیها عاشق کیف و زیور آلات شدی و همیشه یه کیف دستته و کلی خنزل و پنزل توشه   ...
14 بهمن 1394

تولد 2.5 سالگی

داییها این ماه همگی اومدن همدان خونمون و از اونجایی که شما عاشق تولدی با حضور اونها یه تولد 15 نفره واست گرفتیم و شما هم کلی کیف کردی....کیکتم دایی حسیت واست خرید و البته شما خودت انتخابش کردی دختر با سلیقه مامانی         ...
14 بهمن 1394

30 ماهگییت مبارک

دخترم الان دیگه کم کم تو خونه جدید جا افتادیم و همش مهمون داره میاد و میره من که دیگه خیلی خیلی خسته شدم ..... عزیزدل مامانش کلی توانایی جدید داری حدود 10 تا شعر خوشگل بلدی... تا 10 بدون کمک میشمری...تو خونه با مامان گردگیری میکنی....غذاتو بدون کمک میتونی بخوری با حداقل خرابکاری....چسب کفشتو به راحتی باز میکنی و کفشتو درمیاری....اما هنوز تو از پوشک گرفتنت اندر خم یک کوچه ام نمیدونم چرا صلا همکاری نمیکنی....       ...
14 بهمن 1394

29 ماهگی و اتفاقای خوب

پانیسا جون تو این ماه سه تا اتفاق خیلی خیلی خیلی خوب برامون افتاد که کلی خوشحالمون کرد یکی اسباب کشی به خونه جدیدمون بود که با استقبال شما هم روبرو شد و شکر خدا از خونه جدید خیلی خوشت اومد و یکی هم قبولی بابایی تو مقطع فوق لیسانس بود یکی هم عروسی نسترن بود که از همه بیشتر خوشحالمون کرد سه روز بعد از اسباب کشی رفتیم تهران واسه عروسی با این که خیلی همه چیز خیلی خوب و عالی بود ولی من متاسفانه خیلی خسته بودم و زیاد از عروسی لذت نبردم و بعد از عروسی هم با بابایی زود برگشتم همدان تا به کارای جا موندم برسم وقتی برگشتیم واسه قبولی بابایی یه مهونی گرفتم بدون اطلاع خودش که کلی سوپرایز شد و بهمون خوش گذشت   ا ینم م...
1 دی 1394

28 ماهگی دختر شیطون

عزیز دلم توی این ماه دایی حمید و خونوادش واسه دو سال اومدن همدون و اینجا خونه گرفتن و شما هم حسابی خوشحال شدی چون دیگه از تنهایی درومدی و میتونی با دایی و رن دایی و شارونه و شهنوش کلی خوش بگذرونی یه خبر دیگه هم این که بابایی یه خونه جدید برامون خرید که از این خونه ای که هستیم بزرگتره و آسانسور داره   در ضمن از این ماهم که هوا بهتر شده پارک رفتنای شما شروع شده و تقریبا هفته ای دو بار رو میبرمت پارک       ...
30 آذر 1394

25 و 26 ماهگی

پانیسا خانم دیگه حسابی واسه خودت خانمی شدی و کم کم به حرف مامانی و بابایی گوش میکنی..... دیگه واسه خودت سرگرمی جور میکنی و خیلی با من کاری نداری...در ضمن عاشق پارک و ماشین شارژی هستی و همش میگی بریم پارک ماشین سواربشم....       ...
21 آذر 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و دخترم می باشد