پانیساپانیسا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

من و دخترم

7 ماهگی و عروسی سحرجون

1394/5/1 0:41
نویسنده : مامان پانیسا
168 بازدید
اشتراک گذاری

پانیسا خانم 7 ماهه شد هوراآرامآرامآرام

عزیزم تو این چند ماه یه کم با ترس و لرز شما رو میبردم بیرون ولی تو این ماه یه کم ترسم ریخته و با اعتماد به نفس بیشتری دوتایی با هم میریم بیرون...

عشق مامان تو این ماه عروسی سحر جون بود و چون دایی جونا هم دعوت بودن اونا هم اومدن همدان.شب حنابندون خاله نسترن مهربون موند خونه شما رو نگه داشت که من یه کم بهم خوش بگذره و واقعا هم خوش گدشت ولی امان از شب عروسی که من رو حسابی بیچاره کردی....همش گریه زاری میکردی نمیدونم چرا؟گریه اصلا من نفهمیدم عروسی چی شدگریه

واسه عروسی رفتیم آتلیه و اونجا شما کلی همکاری کردی و چند تا عکس خانوادگی گرفتیم....تو 7 ماهگیت حسابی خوردنی شدی و کلی کارای بامزه میکنی و کم کم یاد گرفتی با خودت بازی کنی و جالبه که غذاتم باید جلوب تلویزیون و با دیدن کارتون بخوری

 

 

پانی و بابایی

 

 

پسندها (2)

نظرات (1)

آیداکوچولو
1 مرداد 94 23:15
7ماهگیت مبارک خانوم گل
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و دخترم می باشد